قوش زیراندازهای عشایر ایلسون، بازنمایی ویژگیهای اساسی عناصر طبیعی محیط زندگی بافندگان است. آنها بر طبق یک شیوهی شفاهی و ذهنی، نقوشی را به صورت خطوط محیطی بر بافته ها چکیده نگاری کرده اند. این بافته ها نقوش ساده ای دارندکه توصیف خاص و دقیق از یک واقعه در زمانی خاص نیست و اغلب نمایی متاثر ازشیوه زیست آنهاست. در نقوش حیوانی حالتهایی مشابه جانورنگاری پیشاتاریخی مشاهده می شود که نشانه هایی از واقعیت و اغراق در برخی ویژگیهای آنهاقابل بازشناسی است. آنچه آثار هنری ایرانی را به لحاظ سبک، مقیاس و کارکرد در ریشه به هم مربوط میکند، عدم رغبت هنرمندان ایرانی به تقلید از طبیعت و تاکید او بر بیان مفاهیم ذهنی و نمادین است.این شیوه درک نقش از طبیعت است، ولی بافنده خلاق عشایری، بر اساس اصول و قواعدی که هیچگاه مکتوب نشده ولی بارها تجربه شده، درمییابد که نقش ذهنی را چگونه باید آنقدر ساده کرد که ویژگیهای اصلی موضوع از دست نرود. در این خصوص دو عامل مهم یکی توانایی فردی و دیگری ظرفیت روحی(یا تجربیات باطنی) نقش دارند. گروهی این تجربیات باطنی را بداههپردازی و گروهی دیگر آن را شهود میخوانند. نقوش و طرحهای این عشایر اغلب نام بومی دارند و به جز واژههای ترکی، کلمات و اصطلاحات آذربایجانی، روسی و فارسی نیز بهکار میرود و گاهی عدم تلفظ صحیح واژه، اصطلاحات به کلمات دیگر تبدیل شده که با ظاهر نقش همخوانی ندارد. رویکرد این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از طریق مطالعه میدانی جمع آوری شده است.این پژوهش از این لحاظ دارای اهمیت است که مطالب آن از بررسی نمونه های بسیاری که از طریق مطالعه میدانی تصویر برداری و سپس نقوش، طراحی شده اند، حاصل آمده و توانسته به نکاتی که از دید سایر محققان دور مانده، اشاره ای داشته باشد. از همین روست که منابع کتابخانه ای زیادی در نگارش آن مورد استفاده قرار نگرفته است. به طور کلی نتایج حاصل از انجام تحقیق حاضر اذعان داشت که به نظر میرسد بافنده عشایری قادر است بهواسطه نوعی بداههنگاری، تصویری از طبیعت را در ذهن ثبت کند و سپس آنها را بر طبق یک شیوه قراردادی، ویژگیهای اساسی عناصر موجود در طبیعت را بازنمایی کرده و به نقشهای هندسی ساده تبدیل کند و به عبارت دیگر آنها را چکیده نگاری کند.
بنی اردلان، اسماعیل (1389)، معرفت شناسی آثار صناعی، تهران: انتشارات سوره مهر پاکباز، روئین(1379) دایرهالمعارف هنر، چاپ دوم، تهران:فرهنگ معاصر پاکباز، رویین (1384)، نقاشی ایران از دیر باز تا کنون، تهران: انتشارات زرین پوپ، آرتر.آپم (1387)، سیری در هنر ایران، مترجم نجف دریا بندری و دیگران، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی چیت سازیان، امیرحسین (1385)، نمادگرایی و تأثیر آن در فرش ایران، فصلنامه علمی ـ پژوهشی انجمن علمی فرش ایران. شماره 4 و 5. کیان، مریم، باقری، فریبا، تهرانی، معصومه (1376)، شناسایی هنرهای سنتی استان اردبیل، گروه هنرهای سنتی. کیان، مریم(1377)، نقش و رنگ در زیراندازهای سنتی اردبیل، گروه هنرهای سنتی. سازمان میراث فرهنگی گیرشمن، رومن(1389)، سیلک کاشان، ترجمه اصغر کریمی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور(پژوهشگاه) نامجو، عباس، فروزانی، مهدی(1392)، مطالعه نمادشناسی و تطبیقی عناصر نقوش منسوجات ساسانی و صفویفصلنامه هنر علم و فرهنگ. دوره اول. شماره اول. زمستان 1392.صص21-42 یاحقی، محمد جعفر(1375)، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران:سروش.