مؤلفه‌‏های شرق‌‏شناسانه با رویکرد نشانه‏‌شناسی در کاشی‌‏هایی با نقوش ‏باستان‏‌گرایانه؛ مطالعۀ کاشی‌‏های پنج عمارت قاجاری در شیراز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد گرافیک، مؤسسه آموزش عالی مازیار، دانشکدۀ هنر و معماری، مازندران، رویان، ایران

2 دکتری پژوهش هنر، مدرس دانشگاه علم و فرهنگ

10.22133/part.2021.282982.1008

چکیده

بسیاری از ﺁﺛﺎﺭ ﻫﻨﺮﻱ ﻋﺼﺮ ﻗﺎﺟﺎﺭ، ازجمله کاشی‏‏‌کاری، نقش‏ماﻳﻪ‏‏ﻫﺎﻱ ﻫﻨﺮ ﺍﻳﺮﺍﻥ باستان را بازتاب می‌‏دهند. این درحالی است که دوران پهلوی اول را دورۀ تاریخی باستان‌‏‏گرایی در هنر معاصر ایران معرفی می‏‏‌کنند؛ اما شرایط تاریخی و اجتماعی خاص دوران قاجار را می‌‏توان زمینه‏‏‌ساز این جریان در سال‏‌های بعد دانست. تأثیر شرق‌‏‏شناسی و فعالیت‏‏‌های باستان‌‏‏شناسان اروپایی در این گرایش موضوعی در هنر قاجار مؤثر بوده است. رویکرد نشانه‌‏‏شناسانۀ نقش‏مایه‏‏‌های ‏باستان‌‏گرایانۀ قاجار به تشخیص مؤلفه‏‏‌های شرق‌‏‏شناسی در نمونۀ موردی پژوهش یاری خواهد رساند. کاشی‏‏‌کاری‏‏‌های قاجار بهترین بستر برای ردیابی گرایش‏‌های باستان‌‏‏گرایانه در معماری قاجارند. نمونه‌‏هایی از کاشی‏‏‌کاری‌‏های ‏باستان‌‏گرایانه از پنج عمارت قاجاری شیراز در این پژوهش بررسی شده است. هدف از پژوهش دسته‌‏‏بندی نشانه‏‏‌های باستان‌‏‏گرایانۀ کاشی‌‏‏‏‏های قاجار به‌‏منظور استخراج مؤلفه‏‏‌های شرق‏‏‌شناسانۀ آن است. سؤال پژوهش این است که چه مؤلفه‏‏‌ها و نشانه‌‏هایی را می‌‏‏توان در تشخیص جریان شرق‌‏‏شناسی در نمود باستان‌گرایانۀ نقوش کاشی‏‏‌کاری‏‏‌های دوران قاجار تشخیص داد؟
بر اساس مطالعات، این فرضیه مطرح شد که احتمالاً آثار باستان‏‏‌گرایانۀ قجری نشانه‌‏‏ای نمایه‌‏‏ای از تأثیر گرایش‌‏های شرق‌‏‏شناسانه در هنر این دوران است. یافته‌‏‏های پژوهش، ضمن تأیید فرضیه، مشخص کرد که مؤلفه‏‏‌ها و نشانه‏‏‌های شرق‏‏‌شناسانه در نمونه‏‏‌های بررسی‏‌شده شامل نقوش تزئینی باستانی، نقش برجسته و بناهای باستانی، مؤلفه‌‏‏های فیگوراتیو باستانی، مؤلفه‏‏‌های مشروعیت‌‏بخش و مؤلفه‌‏‏های شخصیت‏‏‌های اساطیری است. همچنین مشاهدۀ مستقیم نتایج فعالیت‏‏‌های باستان‌‏‏شناسان در مناطق باستانی شیراز و کپی‏‏‌برداری از این آثار را می‌‏‏توان از عوامل رواج نقوش باستان‏‏‌گرایانه در عمارت‌‏‏های قاجاریۀ شیراز دانست.
در این پژوهش، با روش تحلیلی و توصیفی و با تأکید بر روش نشانه‏‏‌شناسی لایه‌‏‏ای، نمونۀ آثار مدنظر از عمارت‌‏‏های شیراز بررسی شده است. روش جمع‌‏‏آوری اطلاعات کتابخانه‌‏‏ای همراه با مشاهدات نویسنده از نمونۀ کاشی‌‏‏های مدنظر بوده است

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Semiotics of Orientalist Components in the Archeological Tiles of Qajar Mansions Case Study of Tiling of Five Mansions from Shiraz

نویسندگان [English]

  • Faeze Danesh 1
  • golnaz keshavarz 2
1 Master of Graphic Arts, Maziar Institute of Higher Education, Faculty of Art and Architecture, Mazandaran, Royan, Iran
2 Ph.D. in Art Research, Lecturer at the University of Science and Culture
چکیده [English]

Many arts in Qajar era ,including tileworks, show ancient motifs of Iranian art Although, the first Pahlavi era is introduced as the historical period of archaism in contemporary Iranian art, but this phenomenon is affected by the historical and social conditions of the Qajar era The influence of Orientalism and the activities of European archeologists in this thematic trend has been effective in Qajar art.
The semiotic approach of Qajar archaeological motifs will help to identify oriental components in the case sample of this study. Qajar tiles are the best context for tracking archaeological trends in Qajar architecture. Examples of ancient tiles from five Qajar mansions in Shiraz have been investigated in this study. The aim of this study was to categorize the archaeological signs of Qajar tiles in order to extract its Oriental components.   The Question of this research is, What factors can be considered effective in creating tiles with archaic designs of the Qajar era? Can the current of Orientalism of the Qajar era  be considered effective in the appearance of archeology of tile paintings  of Qajar era?
According to the research hypothesis, probably  the flow of Oriental studies during the Qajar period has led to an oriental tendencies on the art of  this era. The findings of this study confirmed the hypothesis and determined that orientalistic components and signs in the studied samples include ancient decorative motifs, prominent roles and ancient monuments, ancient figurative components, legitimizing components and components of mythological personalities.
In addition, direct observation of the results of archaeologists' activities in the ancient areas of Shiraz can be considered as one  of the factors in the prevalence of archeological motifs in Qajar mansions of Shiraz. In This study, with analytical  and descriptive method and emphasis on layered semiotics,  the sample of the considered  works of Shiraz mansions has been studied. The method of collecting data was library studies along with the author's observations of the sample of Qajar archeological tiles from Shiraz mansions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Semiotics
  • Orientalism
  • Archeology
  • Tiles
  • Qajar
آدامز، لور یاشنایدر ( 1388). روش‏‏شناسی هنر. ترجمۀ علی معصومی. تهران: نظر.
آدمیت، فریدون (1349). اندیشه‏های میرزا فتحعلی آخوندزاده. تهران: انتشارات خوارزمی.
اسکارﭼﻴﺎ، ﺟﻴﺎﻥ ﺭﻭﺑﺮﺗﻮ (1384). ﻫﻨﺮ ﺻﻔﻮﻱ، ﺯﻧﺪ ﻭ ﻗﺎﺟﺎﺭ (ﺍﺯ ﻣﺠﻤﻮعۀ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻫﻨﺮ ﺍﻳﺮﺍﻥ). ﺗﺮجمۀ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﺁﮊﻧﺪ. ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﻣﻮﻟﻲ.
امانت، ﻋﺒﺎﺱ (١٣٧٧). «ﭘﻮﺭﺧﺎﻗﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪیشه ﺑﺎﺯﻳﺎﺑﻲ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻣﻠﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ: ﺟﻼﻝ‏‏ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﻴﺮﺯﺍ ﻭ ﻧﺎمه ﺧﺴﺮﻭﺍﻥ». ﺍﻳﺮﺍﻥ‏‏ﻧﺎﻣﻪ، شمارۀ 65، ص 18-24.
ایگلتون، تری (1390). پیش‏درآمدی بر نظریۀ ادبی. ترجمۀ عباس مخبر، تهران: نشر مرکز.
ایمانی، الهه، طاووسی، محمود و چیت‏سازیان، امیرحسین (1394). «گفتمان باستان‏‏گرایی در نقوش قالی‏‏های تصویری دوره قاجار». نشریۀ گلجام، شمارۀ 28، ص 23-38.
بیگدلو، رضا (1380). باستا‏‏ن‏‏گرایی در تاریخ معاصر ایران. تهران: مرکز.
پاکباز، روئین (1385). دایرة المعارف هنر. تهران: فرهنگ معاصر، چاپ پنجم.
پورتر، ونیتیا (1381).  کاشی‏‏های اسلامی. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
تاجبخش، احمد (1380). تاریخ تمدن و فرهنگ ایران اسلامی ‏(دوره قاجاریه). شیراز: نوید شیراز.
تناولی، پرویز (1368). قالیچه‏‏های تصویری ایران. تهران: سروش.
خرمایی، محمدکریم (۱۳۸9). شیراز یادگار گذشتگان. تهران: فرهنگ پارس.
چندلر، دنیل (1390). مبانی نشانه‏‏شناسی. ترجمۀ مهدی پارسا. تهران: سورۀ مهر.
داﻟﻤﺎﯾﺮ، ﻓﺮد (1384). راه‏‏ﻫﺎی ﺑﺪﯾﻞ: ﻓﺮاﺳﻮی ﺷﺮق‏‏ﺷﻨﺎﺳﯽ و ﻏﺮب‏‏ﺷﻨﺎﺳﯽ. ﺗﺮﺟﻤـۀ ﻓﺎﻃﻤـﻪ ﺻـﺎدﻗﯽ و نرﮔﺲ ﺗﺎجیک. تهران: پرسش.
رفیعی آتانی، مریم و چوبک، حمیده (1394). «نگرش عوام به آثار باستانی در دورۀ قاجار، تاریخ‏نگری و تاریخ‏نگاری (علوم انسانی)». دورۀ 25، شمارۀ 16، ص 105-124.
ریاضی، محمدرضا (1395). کاشی‏‏کاری قاجار. تهران: یساولی.
زارعی، محمدابراهیم و حیدری باباکمال، یداله (1395). «تأملــی بر تنــوع مضامین هنری و منشــأ کاشــی‏‏های قاجاری تکیه معاون‏‏الملک کرمانشاه»، نشریۀ هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی، دورۀ 21، شمارۀ 4، ص 53-64.
زرشناس، زهره (1391). درآمدی بر ایران‏شناسی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
سپهر (لسان الملک)، محمدتقی (1344). ناسخ التواریخ امام حسین (ع). قم: ناصر.
سجودی، فرزان (1390). نشانه‏‏شناسی کاربردی. تهران: علم.
سخن‏ﭘﺮﺩﺍﺯ، ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ (١٣٨٨). ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﻫﻨﺮ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﺰﻳﻴﻨﺎﺕ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻤﺎﺭﻱ ﺧﺎﻧﻪ‏‏ﻫﺎ ﻭ ﮐﺎﺥ‏‏ﻫﺎﻱ ﻋﺼﺮ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ. ﭘﺎﻳﺎﻥ‏‏ﻧﺎمۀ ﮐﺎﺭشناسی ﺍﺭﺷﺪ پژوهش هنر، ﺩﺍﻧﺸﮑﺪۀ ﻫﻨﺮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺗﻬﺮﺍﻥ.
ﺳﻌﯿﺪ، ادوارد (1383). ﺷﺮق‏‏ﺷﻨﺎﺳﯽ. ترجمۀ ﻋﺒﺪاﻟﺮﺣﯿﻢ ﮔﻮاﻫﯽ. ﺗﻬﺮان: دﻓﺘﺮ ﻧﺸﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﻼﻣﯽ.
سوسـور، فردینـان‏دو (1392). دوره زبانشناسـی عمومـی. ترجمۀ کـورش صفـوی. تهـران: هرمس
سیف، ﻫﺎﺩﻱ (١٣٧٦). ﻧﻘﺎﺷﻲ ﺭﻭﻱ ﮐﺎﺷﻲ. ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺳﺮﻭﺵ.
شکوهیان، غلامعلی و شیرازی، علی‏اصغر (1389). «بررسی و طبقه‏‏بندی موضوعی نقاشی‏‏های دیواری باغ ارم شیراز دورۀ قاجاریه»، فصلنامۀ نگره، دورۀ 5، شمارۀ 16، ص 27-41.
شمیم، علی‏اصغر (1342). ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: ابن سینا.
شیرازی، ماه‏منیر، دادور، ابوالقاسم، کاتب، فاطمه و حسینی، مریم (1394). «بررسی نسخه مصورنامه خسروان و تأثیر آن بر هنر دوره قاجار»، فصلنامۀ نگره، دورۀ 10، شمارۀ 33، ص 60-78.
ضیمران، محمد (1382). درآمدی بر نشانه‏شناسی هنر. تهران: قصه
ﻃﺮﻓﺪاری، علی‏ﻣﺤﻤﺪ (1396). «کاوش‏‏ﻫﺎی ﺑﺎﺳﺘﺎن‏‏ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ و ﻋﺘﻴﻘﻪ‏‏ﻳﺎﺑﻲ ﺳﻴﺎﺣﺎن و ﺷﺮق‏‏ﺷﻨﺎﺳﺎن اروﭘﺎﻳﻲ در ﻋﻬﺪ ﻗﺎﺟﺎر». مطاﻟﻌﺎت ﺗﺎرﻳﺦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ؛ ﭘﮋوﻫﺶ‏ﻧﺎﻣۀ اﻧﺠﻤﻦ اﻳﺮاﻧﻲ ﺗﺎرﻳﺦ، دورۀ 9، شمارۀ 33، ص 47-70.
طرفداری، علی‏محمد (1397). «رویکردهای شرق‏‏های باستان‏‏شناسان اروپایی در کاوش‏‏شناسی عهد قاجار»، فصلنامۀ پژوه های تاریخی، دورۀ 10، شمارۀ 2، پیاپی 38، ص 61-80.
عمر فوزی، فاروق (1419). الاستشراق و التاریخ‏الاسلامی. عمان: الاهلیه.
غروی، مهدی (1356). «سیمرغ سفید، نگرشی ژرف در چگونگی استمرار فرهنگی ایران زمین با بررسی شاهنامه فردوسی و نقش و نگارهای در هزار سال گذشته». مجلۀ هنر و مردم، شمارۀ 184 و 185، ص 12-19.
فرصت شیرازی، محمدنصیر (1377). آثار عجم. به کوشش منصور رستگار فسایی، جلد 1، تهران: امیرکبیر.
کابلی، پاول و سیبیاک، توماس (1394). نشانه‏شناسی و زبان شناسی: نشانه سازی، ارتباط و زبان. ترجمۀ راحله گندمکار. تهران: انتشارات سیاه‏رود
گابریل، آلفونس (1348). تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران. ترجمۀ فتحعلی خواجه نوری. تهران: ابن سینا.
محمدی، علی (1384). شیراز بهشت ایران. شیراز: تخت جمشید.
محیط طباطبایی، محمد (1366). تاریخ تحلیلی مطبوعات. تهران: بعثت.
مشیری، محمد (2536). شرح مأموریت آجودانباشی. تهران: اشرفی.
معیرالممالک، دوست‌علی‌خان (1362). یادداشت‏‏های زندگانی خصوصی ناصرالیدن شاه. تهران: تاریخ ایران.
مکاریک، ایرناریما (1390). نمایه در دانشنامه نظریه‏‏های ادبی معاصر. ویراستۀ مایکل پین، ترجمۀ مهران مهاجر و محمد نبوی، تهران: آگه.
موریه، جیمز (1386).  ﺳﻔﺮﻧﺎﻣﻪ ﺟﻴﻤﺰ ﻣﻮرﻳﻪ. ﺗﺮﺟﻤۀ اﺑﻮاﻟﻘﺎﺳﻢ ﺳﺮی. ﺗﻬﺮان: ﺗﻮس.
میرزا قاجار، جلال‏الدین (1389). نامه خسروان؛ داستان پادشاهان پارس از آغاز تا پایان ساسانیان. تهران: پازینه.
هینتس، والتر (1361). تشکیل دولت ملی در ایران. ترجمۀ کیکاووس جهانداری. ج 2. تهران: خوارزمی.
Doane, M. A. (2002). The emergence of cinematic time, modernity, contingency. The archive. London: Harvard University Press.
Hooper, J. (1991). Peirce on signs, writings on semiotics by Charles Sanders Peirce. London: The University of North Carolina Press.
Krauss, R. E. (1986). The originality of the avant-garde and other modernist myths. Cambridge: MIT.
Liszka, J. J. (1996). A general introduction to the semiotics of Charles Sanders Peirce. Indianapolis: Indiana University Press.
Meredith, C. (1971). “Early Qajar Administration, an Analysis of its Development and Functions”. Iranian Studies, 4, 59-84.
Morris, C. W. (1946). Signs, language and behavior, New York: The University of Michigan
Sonesson, G. (1995). “Indexicality as perceptual mediation”. In Pankow, C. (Ed.), Indexicality: Papers from the third bi-annual meeting of the Swedish Society for Semiotic Studies. Gothenburg University.
Tromans, N. (2008). The role of the East. British Orienalist Painting, London: Yale University Press; Illustrated Edition